به حباب نگران لب يك رود قسم

ساخت وبلاگ

نه تو می مانی

نه اندوه

و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود ، قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم ، خواهد رفت

آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند  


لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز

نه تو می مانی

نه اندوه

و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود ، قسم

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

 

غصه هم ، خواهد رفت

آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز

 

تو به آیینه

نه

 

آیینه به تو ، خیره شده است

تو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندید

و اگر بغض کنی

 

آه از آیینه دنیا ، که چه ها خواهد کرد

گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف

بسته های فردا ، همه ای کاش ای کاش

 

ظرف این لحظه ، ولیکن خالی است

ساحت سینه ، پذیرای چه کس خواهد بود

غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز مکن

تا خدا ، یک رگ گردن باقی است

تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده

 

سهراب سپهری


همسفر باران ...
ما را در سایت همسفر باران دنبال می کنید

برچسب : به حباب نگران لب يك رود قسم,به حباب نگران لب يک رود قسم,به حباب نگران لب یک رود قسم کیوان شاهبداغی,به حباب نگران لب یک رود قسم شعر,به حباب نگران لب یک رود قسم از کیست,شعر به حباب نگران لب یک رود قسم سهراب سپهری,شعر سهراب به حباب نگران لب یک رود قسم,شاعر شعر به حباب نگران لب یک رود قسم,متن کامل شعر به حباب نگران لب یک رود قسم,متن شعر به حباب نگران لب یک رود قسم, نویسنده : hamsafarebarana بازدید : 1030 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 19:15