همسفر باران

متن مرتبط با «پنهان شده ام» در سایت همسفر باران نوشته شده است

برای آشنای دور اما نزدیکم...

  • در من کوچه ایستکه باتو در آن نگشته ام...سفری ستکه باتوهنوز نرفته ام...روزها و شب هایی ستکه با تو به سر نکرده ام ...و عاشقانه هاییستکه باتوهنوزنگفته ام . . .در من حرفایی است کههنوز نفس می کشند....آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیده انددر منو در کعب, ...ادامه مطلب

  • سلام بهار

  •       باز هم آمدی    مثل همیشه سبز      ولی با چشم تر آمدی     آسمانت بارانیست      حس می کنم گلبرگهای نسترنت         پر از شبنم تنهایی ست    بله  بهار  منتظرت بودم که بیایی        میدانستم با بغض میایی      بهار سرم را بر شانه سبزت میگذارم             همراه با صدای بارانت             برایت از دلم میگویم      چه دلی ست این دل من؟         دلم را شکسته اند..           دلی را شکسته اند که حرمت نمیش,سلام,بهار ...ادامه مطلب

  • سلام بهار

  •       باز هم آمدی    مثل همیشه سبز     ولی با چشم تر آمدی     آسمانت بارانیست      حس می کنم گلبرگهای نسترنت         پر از شبنم تنهایی ست    بله  بهار  منتظرت بودم که بیایی        میدانستم با بغض میایی      بهار سرم را بر شانه سبزت میگذارم             همراه با صدای بارانت             برایت از دلم میگویم      چه دلی ست این دل من؟         دلم را شکسته اند..           دلی را شکسته اند که حرمت نمیشکند!       چشمم را گریانده اند....         چشمی را گریاندند که نگاهش به طلوع خورشید است        صداقتم را به مسخره گرفتند        حمایتم را چزاندن...رفاقتم راسوزاندن      بهار...میدانم تو هم غمگین آمدی    ,سلام,بهار ...ادامه مطلب

  • شام آخر

  • سکوتت را ندانستمنگاهم را نفهمیدینگفتم گفتنی ها روتو هم هرگز نپرسیدی...شبی که شام آخر بودبه دست دوست خنجر بودمیان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بودچه جنگ نابرابریچه دستی و چه خنجریچه قصه ی محقریچه اول و ... چه آخری...ندانستیم و دل بستیمنپرسیدیم و پیوستیمولی هرگز نفهمیدیمشکاره سایه ها هستیمسفر با تو چه زیبا بودبه زیبایی رویا بودنمیدیدیم و می رفتیمهزاران سایه با ما بود...در آن هنگامه ی تردیددر آن بنبستِ بی امیددر آن ساعت که باغ عشق به دست باد پر پر بوددر آن ساعت هزاران سالبه یک لحظه برابر بودشب آغازه تنهاییشب پایان باور بود ٬٬,شام,آخر ...ادامه مطلب

  • پنهان شده .....

  • و عشق را کنار تیرک راه بندتازیانه می زنندعشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...روزگار غریبی است نازنین...آنکه بر در می کوبد شباهنگامبه کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...  شاملو ,پنهان شده در زیر سکوتم هیجانم,پنهان شده ام,پنهان شده ام پشت لبخندی,گنج پنهان شده در غار,فایلهای پنهان شده در فلش,فایل پنهان شده,اندوه پنهان شده در لبخندت,درایو پنهان شده,فایلهای پنهان شده فلش,اندوه پنهان شده در لبخندت را ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها