ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرودمن ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرودگفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرودمحمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم میروداو میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرودبرگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم میرودب,گنجور,گنجور نظامی,گنجور عراقی,گنجور شاهنامه,گنجور مثنوی,گنجور غزلیات شمس,گنجور اندروید,گنجور بهایی,گنجور هلالی,گنجور رومیزی ...ادامه مطلب
و عشق را کنار تیرک راه بندتازیانه می زنندعشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...روزگار غریبی است نازنین...آنکه بر در می کوبد شباهنگامبه کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد... شاملو ,پنهان شده در زیر سکوتم هیجانم,پنهان شده ام,پنهان شده ام پشت لبخندی,گنج پنهان شده در غار,فایلهای پنهان شده در فلش,فایل پنهان شده,اندوه پنهان شده در لبخندت,درایو پنهان شده,فایلهای پنهان شده فلش,اندوه پنهان شده در لبخندت را ...ادامه مطلب